يكي از خوانندگان وبلاگ فرستاد
لينك زير را
وقتي خواندم
گلايههاي بعضي فرزندان از آزار مادرانشان
ياد
مردي بود مقتدر
اما مراقب
تاكسي براي فرزند خريده
براي ديگري مغازه
سرمايه زندگيشان را تأمين ميكرد
نگران خرج و مخارجشان
خنده بر لب
شاد و مهربان
اما
تا امر و نهي ميكرد
فوراً محكوم به استبداد ميشد
يك پدر ديكتاتور
طرد شد
شكست خورد
منفور
خلع يد
در نهايت نيز
در انتهاي سريال
تمام پدران جامعه ايراني را از قدرت ساقط كرد
واقعاً كرد
در مقابل
يك اثر ماندگار
درخشان
برنده جوايز بسيار
اينبار اما
مادري اقتدارگرا
پيوسته بر سبيل امر و نهي
فرزندان در وحشت از اراده قاهره او
حتي لاتترين و جاهلترينشان
از همه اقشار جامعه
مثل موش
خميري در دست مادر
هرگز لبخندي بر لب او نميبيني
قرار هم نيست تأمينكننده نيازهاي مادي فرزندان باشد
همه بايد گرد او بچرخند
در تأمين حوايجش
درست مثل پروانه
فقط چون مادر است
او حق دارد مستبد باشد
چون بهشت زير پاي اوست
اثر اين دو اثر چه شد؟
ميبينيم
نميبينيم؟!
حق امر و نهي كه در مقابل حق تأمين مالي بود را سلب كرد
حق امر و نهي بدون تأمين مالي را اعطا
يكسويه شد
رسانه قدرت دارد
معلّم ِ جامعه است
دانشگاه عمومي
فرمايش مبارك حضرت امام راحل (ره)
ابوموسيست ديگر
اسير كيد عمروعاص
انگشتر از يك دست بيرون ميآورد و در دست ديگر ميكند
وقتي حقوق از جاي خود خارج شوند كار دست همه ميدهند
ندادند؟!
دادند، آري دادند، داريم ميبينيم!
قَالَ (عليهالسلام): «إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ، اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا» (نهجالبلاغه، ح76)
هنگامى كه كارها مشتبه شوند (و آينده روشن نباشد) آخرشان را بايد به اوّلشان سنجيد. (ترجمه مكارم)
پ.ن.
ديكتاتورشيپ را در پوستر فيلم هم ميشود ديد! :)
درباره این سایت